تا سبب را برکند از بيخ و بن از کدام شاعر
![](/pic/yt/194.jpg)
گنجور » مولانا » دیوان شمس » غزلیات ...
من لذت حلوای جان جز از لبش نشنیدهام. خاموش کن کاندر سخن حلوا بیفتد از دهن. بی گفت مردم بو برد زان سان که من بوییدهام. هر غورهای نالان شده کای شمس تبریزی بیا. کز خامی و بیلذتی در خویشتن ...
More![](/pic/yt/94.jpg)
معیارهای عرفان راستین و هشدارها
در کتاب مصباح الهدایة مى فرماید: «مَا وَقَعَ مِنْ الشطحیات مِنْ بَعْضِ أَصْحَابِ الْمُکَاشَفَةِ وَ السلوک وَ أَرْبَابِ الرِّیَاضَةِ فَهُوَ لِنُقْصَانِ سُلُوکِهِمْ وَ بَقَاءِ الانانیة فى ...
More![](/pic/yt/54.jpg)
مولوی :: تعجب کردن آدم علیهالسلام از ...
کوه را از بيخ و از بن برکند. پردهى صد آدم آن دم بر ... تا ابد با خويش کورست و ...
More![](/pic/yt/114.jpg)
ابن یمین - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اِبن یَمین (زاده ۶۶۴ – درگذشته ۷۴۶ ه.ش) با نام کامل فخرالدین محمود بن یمینالدین طغرایی مستوفی بیهقی فَریُومَدی، شاعر و قطعهسرای ایرانی بود که بخش اعظم زندگانی وی در روستای فرومد (واقع در استان سمنان و از حوالی شاهرود که سابقاً از توابع خراسان بود) سپری شد. وی را به جهت شغل استیفاء — مأمور محاسبه مالیات و اخذ آن — و طغرانویسی — نوشتن و مهر نمودن نامههای سلطان در دربار —، مستوفی و طغرایی میخواندند. تاریخ ولادت ابن یمین بهطور مشخص، معلوم نیست تاریخ ولادت او توسط منابعی، بین ۶۸۲ تا ۶۶۹ ه.ق تخمین خورد
More![](/pic/yt/46.jpg)
معنی بیخ لغت نامه دهخدا پارسی ویکی
غافل مباش و بیخ ز بن برکنش . ناصرخسرو. هرکجا ظلم رخت افکنده است مملکت را ز بیخ برکنده است . سنایی . بقایای اهل فساد را به تیغ درآورد و همه را از بیخ برکند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 406).
More![](/pic/yt/143.jpg)
مرکز پژوهش های صدا و سیما
در راه، از زني كه كنار جوي سرگرم رختشويي بود، شنيد كه اين شعر را ميخواند: ديدهاي خواهم سببْ سوراخْ كن * تا حجب را بركند از بيخ و بن با خود گفت اين شعر براي اين زن نيست، پيامي براي من است!
More![](/pic/yt/90.jpg)
آخرین خبر صوت/ غزل ۱۱۵ حافظ، درخت ...
پيرانه سر : به هنگام پيري معاني غزل 115 (1) درخت دوستي بکار تا از حاصل آن دل به مرا د خود برسد. (و) نهال دشمني را از بيخ و بن برآر که زحمت بسيار را سبب خواهد شد. (2) چون مهمان خراباتيان شدي با رندان با عزّت واحترام رفتار کن و گرنه در پايان
More![](/pic/yt/88.jpg)
گنجور » سعدی » دیوان اشعار » غزلیات ...
غزل شمارهٔ ۲۳۸. بخرام بالله تا صبا بیخ صنوبر برکند. برقع برافکن تا بهشت از حور زیور برکند. زان روی و خال دلستان برکش نقاب پرنیان. تا پیش رویت آسمان آن خال اختر برکند. خلقی چو من بر روی تو آشفته ...
More![](/pic/yt/83.jpg)
شعر نو : فردوسی - کنون پرشگفتی یکی داستان
شماره ثبت ۱۰۶۲۵۷. کنون پرشگفتی یکی داستان. بپیوندم از گفتهی باستان. نگه کن که مر سام را روزگار. چه بازی نمود ای پسر گوش دار. نبود ایچ فرزند مرسام را. دلش بود جویندهی کام را. نگاری بد اندر ...
More![](/pic/yt/115.jpg)
بخرام بالله تا صبا بيخ صنوبر برکند
بخرام بالله تا صبا بيخ صنوبر برکند شاعر : سعدي برقع افکن تا بهشت از حور زيور برکند بخرام بالله تا صبا بيخ صنوبر برکند تا پيش رويت آسمان آن خال اختر برکند زان روي و خال دلستان برکش نقاب پرنيان پاي آن نهد در کوي تو کاول دل از ...
More